عاشق که میشوی
همه چیز شدن اسان است
عاشقانه باران میشوم
خیس می شوی
غرق در من می شوی.
از من که سرد شدی
روی زمین تکه چوبی میشوم
مرا در آتشت می اندازی
عاشقانه میسوزم
گرمایم به تمام تنت میچسبد
انگار از شرم اغوشم
گونه هایت سرخاب میگیرد.
از اتشم که داغ شدی
کاش فنجانی چای شوم
عاشقانه بر لبت نشینم
و تو تا تمام شدنم
غرق در لذت شوی.
وبعد...
اه
کاش بستری شوم برای خوابیدنت
عاشقانه در برت گیرم
در من ارام گیری
و من...
اه اندوه وارم را میشنوی؟
وقتی شبی تا صبح فقط تو را می نگرم؟
فقط تو را می نگرم.
جان من
عاشق شدن اسان است
عاشقانه ماندن...
دنیای بی رحمیست.